اهمیّت اسلام و مسیحیّت در میانِ دیگر ادیان
اگرچه دین زرتشت قدیمترین دین شناخته شده است، به سبب ابهام درباره هویت، شخصیت و زندگی زرتشت، سادگی آموزههای آن، فقدان جامعیت کتاب مقدس، انحراف به دوگانهپرستی و عوامل دیگر، رویکرد بسیار
نویسنده: علی نصیری (1)
اسلام و مسیحیت، میان ادیان کنونی و زندهی دنیا از هر جهت دیگر، با سایر ادیان متفاوت است؛ زیرا:
1. اگرچه دین زرتشت قدیمترین دین شناخته شده است، به سبب ابهام درباره هویت، شخصیت و زندگی زرتشت، سادگی آموزههای آن، فقدان جامعیت کتاب مقدس، انحراف به دوگانهپرستی و عوامل دیگر، رویکرد بسیار ضعیفی میان جهانیان داشته و پیروان آن در سرتاسر جهان، حتی به یک میلیون نیز نمیرسد؛ بنابراین، دین زرتشت به رغم آسمانی بودن، از جهاتی چند هرگز با اسلام یا مسیحیت قابل مقایسه نیست.
2. آیینهای بودیزم و هندوئیزم، البته دارای پیروان بسیاری به ویژه در هندوستان و چین است؛ به گونهای که از نظر میزان یپروان، جزو ادیان اصلی و اولیه جهان به شمار میآیند؛ اما از جهاتی چند با دین اسلام و مسیحیت تفاوت دارند:
أ. اسلام و مسیحیت دو دین آسمانی به شمار میآیند که از سوی دو پیامبر شناخته شده یعنی پیامبر اسلام و حضرت مسیح به مردم ابلاغ شده و هر یک از آنها دارای کتاب آسمانی هستند؛ در حالی که هیچکس از صاحب نظران و دینشناسان جز شماری محدود، از بودیزم و هندوئیزم در جایگاه دینهای آسمانی یاد نمیکنند؛ از این جهت عموماً ترجیح میدهند از آنها در جایگاه آیین یاد شود تا دین؛ چنان که هیچگاه ادعا نمیکند بودا پیامبر بوده یا کتابهای مورد احترام بودیزم و هندوئیزم آسمانیاند.
ب. آموزههای دو آیین بودیزم و هندوئیزم به ویژه آیین بودا، سراسر بر مسائل اخلاقی و در سطحی اندک بر مسائل شریعت استوار است؛ در حالی که مسیحیت و به ویژه اسلام با تکیه به کتاب آسمانی و سنت خود و البته قرآن در مرحلهای کاملتر، در عرصههای گوناگون خداشناسی، هستیشناسی، انسانشناسی جامعیت دارند. یکی از انگارههای مهم و تأثیرگذار اسلام و مسیحیت، نوع نگرش درباره ماهیت و جایگاه کتابهای آسمانیشان است؛ زیرا عموم اندیشهها و باورهای اسلامی و مسیحی به گونهای مستقیم یا غیرمستقیم از آموزههای قرآن و کتاب مقدس متأثر است. 3. دین یهود به رغم اشتراک با اسلام و مسیحیت در آسمانی و ابراهیمی بودن و برخورداری از پیامبر و کتاب آسمانی، به سبب تعصب شدید و جاهلانه پیروان آن و خود برتربینی و انحصار این دین به فرزندان اسرائیل، عملاً در انحصار شماری اندک که خود را از همه خلایق برتر میدانند، زندانی شده است؛ بدین جهت پدیده تبشیر، دعوت و تبلیغ در دین یهود به هیچ روی دیده نمیشود؛ به همین دلیل، این دین از نظر میزان رویکرد و پیرو هیچگاه به پای دو دین اسلام و مسیحیت نمیرسد.
این امر گذشته از این است که از نگاه شماری از فیلسوفان همچون هگل، دین یهود به سبب تأکید بسیار بر شریعت به جای اخلاق از نظر او در ردیف ادیان غیرانسانی قرار میگیرد. به عبارت دیگر، رویکرد جهانیان امروزه بیشتر به دینی است که فقط بر شریعت متکی نباشد.
4. ادیان یا آیینهایی همچون آیین شینتو و سیک نیز به سبب فقدان بسیاری از عناصر و مقومات دین یا فقدان قدمت تاریخی و نیز از نظر تعداد و شمار پیروان آنها در دنیای کنونی، هیچگاه با اسلام یا مسیحیت قابل مقایسه نیستند. در برابر، مسیحیت و اسلام کنار قدمت تاریخی، برخورداری از پیامبر و کتاب آسمانی، عدم انحصار پذیرش دین به عدهای خاص، برخورداری از آموزههای بینشی، ارزشی و کنشی که البته در اسلام جامعیت افزونی در مقایسه با مسیحیت داشته، بر سایر ادیان برتری دارند؛ بدین جهت است که این دو دین با رویکرد فراوان جهانیان رو به رو شده و ساکنان عموم کشورهای جهان، و از نگاهی دیگر، تأثیرگذارترین کشورها یا مسلمان یا مسیحیاند. واقعیتهای موجود در بررسی مقایسهای این این دو دین به خوبی نشان میدهد که میان ادیان زنده موجود دنیا، فقط این دو دین است که همچنان بیشترین تأثیر را در اندیشهها و رفتار بشر گذاشته است و میگذارد و به نظر میرسد که هر روز بر شمار پیروان و تأثیرگذاری این دو دین افزوده میشود؛ البته چنان که بسیاری از اندیشهوران معتقدند میزان رویکرد جهانیان به اسلام به رغم محدودیتهای فراوان موجود در عرصه تبلیغ آن به مراتب بیشتر از مسیحیت است. گویا زنده بودن عیسی (علیه السلام) که جزو معتقدات مسیحیان است و از سویی دیگر نزول همزمان وی با حضرت مهدی (عجل الله تعالی الفرجه الشریف) و اقتدا به وی که مورد وفاق مسلمانان است، بیانگر فرجام خوش این دو دین است. جالب آن که بیشترین تحقیقات که از آغاز تاکنون در عرصه دینشناسی ارائه شده، از سوی اندیشهوران و متکلمان اسلام و مسیحیت بوده است.
تمام این حقایق، نشاندهنده آن است که صاحبنظران و اندیشهوران این دو دین آسمانی، بیش از هر زمان دیگر باید به بررسی و بازکاوی مبانی فکری، باورها، و اندیشههای خود به دور از هرگونه تعصب بپردازند؛ چه، این امر به همگرایی، صلح و آشتی هر چه بیشتر آنان که مورد خواست خداوند و همه پیامبران است، میانجامد.
یکی از انگارههای مهم و تأثیرگذار اسلام و مسیحیت، نوع نگرش درباره ماهیت و جایگاه کتابهای آسمانیشان است؛ زیرا عموم اندیشهها و باورهای اسلامی و مسیحی به گونهای مستقیم یا غیرمستقیم از آموزههای قرآن و کتاب مقدس متأثر است.
فصلنامه قبسات، دوره 12، شماره 43، بهار 1386، صفحه 59-86
1. اگرچه دین زرتشت قدیمترین دین شناخته شده است، به سبب ابهام درباره هویت، شخصیت و زندگی زرتشت، سادگی آموزههای آن، فقدان جامعیت کتاب مقدس، انحراف به دوگانهپرستی و عوامل دیگر، رویکرد بسیار ضعیفی میان جهانیان داشته و پیروان آن در سرتاسر جهان، حتی به یک میلیون نیز نمیرسد؛ بنابراین، دین زرتشت به رغم آسمانی بودن، از جهاتی چند هرگز با اسلام یا مسیحیت قابل مقایسه نیست.
2. آیینهای بودیزم و هندوئیزم، البته دارای پیروان بسیاری به ویژه در هندوستان و چین است؛ به گونهای که از نظر میزان یپروان، جزو ادیان اصلی و اولیه جهان به شمار میآیند؛ اما از جهاتی چند با دین اسلام و مسیحیت تفاوت دارند:
أ. اسلام و مسیحیت دو دین آسمانی به شمار میآیند که از سوی دو پیامبر شناخته شده یعنی پیامبر اسلام و حضرت مسیح به مردم ابلاغ شده و هر یک از آنها دارای کتاب آسمانی هستند؛ در حالی که هیچکس از صاحب نظران و دینشناسان جز شماری محدود، از بودیزم و هندوئیزم در جایگاه دینهای آسمانی یاد نمیکنند؛ از این جهت عموماً ترجیح میدهند از آنها در جایگاه آیین یاد شود تا دین؛ چنان که هیچگاه ادعا نمیکند بودا پیامبر بوده یا کتابهای مورد احترام بودیزم و هندوئیزم آسمانیاند.
ب. آموزههای دو آیین بودیزم و هندوئیزم به ویژه آیین بودا، سراسر بر مسائل اخلاقی و در سطحی اندک بر مسائل شریعت استوار است؛ در حالی که مسیحیت و به ویژه اسلام با تکیه به کتاب آسمانی و سنت خود و البته قرآن در مرحلهای کاملتر، در عرصههای گوناگون خداشناسی، هستیشناسی، انسانشناسی جامعیت دارند. یکی از انگارههای مهم و تأثیرگذار اسلام و مسیحیت، نوع نگرش درباره ماهیت و جایگاه کتابهای آسمانیشان است؛ زیرا عموم اندیشهها و باورهای اسلامی و مسیحی به گونهای مستقیم یا غیرمستقیم از آموزههای قرآن و کتاب مقدس متأثر است. 3. دین یهود به رغم اشتراک با اسلام و مسیحیت در آسمانی و ابراهیمی بودن و برخورداری از پیامبر و کتاب آسمانی، به سبب تعصب شدید و جاهلانه پیروان آن و خود برتربینی و انحصار این دین به فرزندان اسرائیل، عملاً در انحصار شماری اندک که خود را از همه خلایق برتر میدانند، زندانی شده است؛ بدین جهت پدیده تبشیر، دعوت و تبلیغ در دین یهود به هیچ روی دیده نمیشود؛ به همین دلیل، این دین از نظر میزان رویکرد و پیرو هیچگاه به پای دو دین اسلام و مسیحیت نمیرسد.
این امر گذشته از این است که از نگاه شماری از فیلسوفان همچون هگل، دین یهود به سبب تأکید بسیار بر شریعت به جای اخلاق از نظر او در ردیف ادیان غیرانسانی قرار میگیرد. به عبارت دیگر، رویکرد جهانیان امروزه بیشتر به دینی است که فقط بر شریعت متکی نباشد.
4. ادیان یا آیینهایی همچون آیین شینتو و سیک نیز به سبب فقدان بسیاری از عناصر و مقومات دین یا فقدان قدمت تاریخی و نیز از نظر تعداد و شمار پیروان آنها در دنیای کنونی، هیچگاه با اسلام یا مسیحیت قابل مقایسه نیستند. در برابر، مسیحیت و اسلام کنار قدمت تاریخی، برخورداری از پیامبر و کتاب آسمانی، عدم انحصار پذیرش دین به عدهای خاص، برخورداری از آموزههای بینشی، ارزشی و کنشی که البته در اسلام جامعیت افزونی در مقایسه با مسیحیت داشته، بر سایر ادیان برتری دارند؛ بدین جهت است که این دو دین با رویکرد فراوان جهانیان رو به رو شده و ساکنان عموم کشورهای جهان، و از نگاهی دیگر، تأثیرگذارترین کشورها یا مسلمان یا مسیحیاند. واقعیتهای موجود در بررسی مقایسهای این این دو دین به خوبی نشان میدهد که میان ادیان زنده موجود دنیا، فقط این دو دین است که همچنان بیشترین تأثیر را در اندیشهها و رفتار بشر گذاشته است و میگذارد و به نظر میرسد که هر روز بر شمار پیروان و تأثیرگذاری این دو دین افزوده میشود؛ البته چنان که بسیاری از اندیشهوران معتقدند میزان رویکرد جهانیان به اسلام به رغم محدودیتهای فراوان موجود در عرصه تبلیغ آن به مراتب بیشتر از مسیحیت است. گویا زنده بودن عیسی (علیه السلام) که جزو معتقدات مسیحیان است و از سویی دیگر نزول همزمان وی با حضرت مهدی (عجل الله تعالی الفرجه الشریف) و اقتدا به وی که مورد وفاق مسلمانان است، بیانگر فرجام خوش این دو دین است. جالب آن که بیشترین تحقیقات که از آغاز تاکنون در عرصه دینشناسی ارائه شده، از سوی اندیشهوران و متکلمان اسلام و مسیحیت بوده است.
تمام این حقایق، نشاندهنده آن است که صاحبنظران و اندیشهوران این دو دین آسمانی، بیش از هر زمان دیگر باید به بررسی و بازکاوی مبانی فکری، باورها، و اندیشههای خود به دور از هرگونه تعصب بپردازند؛ چه، این امر به همگرایی، صلح و آشتی هر چه بیشتر آنان که مورد خواست خداوند و همه پیامبران است، میانجامد.
یکی از انگارههای مهم و تأثیرگذار اسلام و مسیحیت، نوع نگرش درباره ماهیت و جایگاه کتابهای آسمانیشان است؛ زیرا عموم اندیشهها و باورهای اسلامی و مسیحی به گونهای مستقیم یا غیرمستقیم از آموزههای قرآن و کتاب مقدس متأثر است.
پینوشتها:
1- استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علم و صنعت ایران.
منبع مقاله :فصلنامه قبسات، دوره 12، شماره 43، بهار 1386، صفحه 59-86
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}